در این مقاله از مدیران نواندیش؛ به مهارت های روزمره مدیران کارآفرین میپردازیم. به نظر میرسد مهارتهای روزمره مدیران همچون: حرف زدن، گوش دادن، نوشتن، خواندن، یادگرفتن بیاهمیت باشد. اینها به شئونات هیچ مدیر محترمی نمیخورد چه رسد به یک مدیر کارآفرین! اما میتوانید مطمئن باشید که مدیران کارآفرین با دانشی که از ابزارهای پیچیدهتر مدیریت دارند، پیشرفت نکرده یا شکست نخوردهاند.
آنها در مهارتهای ابتدایی روزمره مدیریت پیشرفت کرده یا شکستخوردهاند. در مثال مشابه، فوتبالیستهای ممتاز به دلیل شوتهای خاص نیست که بهترین هستند. بلکه آنها به دلیل قوی بودن در مهارتهای پایه است که موفق شدهاند.
مهارت های یک مدیر کارآفرین
۱- مهارت گوش دادن و حرف زدن
این را میدانیم که همه مدیران نیاز به مهارتهای گوش دادن و حرف زدن دارند. مخصوصاً مدیرانی که رهبری یک تیم کارآفرینی را پیشگرفتهاند، بیشتر باید بتوانند از هنر گوش دادن و حرف زدن استفاده کنند.
همه رهبران بزرگ، مأموران فروش و مدیران موفق در یک راز باهم شریکاند. آنها دو گوش و یک زباندارند. حتی مهمتر از آن، آنها با همین نسبت از آن دو عضو استفاده میکنند: دو برابر گوش دادن و کمتر حرف زدن.
مدیران ضعیف گمان میکنند برای تحت تأثیر قراردادن افراد مادون، بیشتر حرف بزنند و تلاش کنند جلوی حرف زدن آنها را بگیرند. بلندتر داد زدن، هیچ کمکی نمیکند. قدرتمند واقعی زمزمه میکند و نیازی ندارد صدایتان را بلند کند. مهارتهای صحبت کردن میتواند شنونده را مشتاقتر کند.
پیشنهاد مطالعه: چگونه می توانید رهبر یک تیم کارآفرین باشید.
با راهکارهای ذیل میتوانید کمتر و مفیدتر حرف بزنید:
مدیران کارآفرین باید به نظرخواهی علاقهمند باشند: میتوانید با پرسیدن سؤالهای کوتاه و تأییدی، شنونده را از انفعال خارج کنید.
زبان بدن را جدی بگیرید: حرکات دست و صورت، میتواند جذابیت سخنرانی شمارا دو چندان کند. زبان بدن میتواند تأثیر زیادی در برداشت دیگران از ما داشته باشد. شاید تمرین کرده اید که وقتی در برابر افراد هستید حرکات غیرارادی خودتان را کنترل کنید، اما این حرکات میتوانند نتایج منفی زیادی به همراه داشته باشند. در مقاله “۲۵ اشتباه زبان بدن که در محل کار خود مرتکب میشوید ” از مدیران نواندیش، برخی اشتباهات زبان بدن اشاره میکنیم که ممکن است در محل کارتان مرتکب شوید.
همدلی: تعدادی از مشکلات جمع مقابل را در حرفهایتان ذکرکنید تا بدانند که فقط به فکر منافع خودتان نیستید.
تن صدایتان را تغییر دهید: با این کار گاهی شنونده مجبور میشود برای شنیدن صدای شما، گوشتان را تیزکند. این راه میتواند کنترلی باشد برای اینکه آیا به حرفهایتان گوش میدهد یا اینکه فقط به شما نگاه میکند. برای اینکه در سخنرانیهایتان از یکنواختی جلوگیری شود، ابزارهای مختلفی همچون پاورپوینت و موزیکرا بکار ببرید. میتوانید بعد از یک ساعت سخنرانی، به مدت چند دقیقه موسیقی آرام پخش و در این فاصله به شنوندگان و خودتان نیز فرصت استراحت و بازیابی انرژی دهید.
۲- مهارت نوشتن مدیران کارآفرین
آیا به نظر شما مهم نیست که یک مدیر، بتواند یک نامه اداری بنویسد و قواعد نگارش را در آن رعایت کند؟ چهبسا دیدهشده مدیرانی که حتی دستور پای نامه را با اشتباهات املایی و نگارشی نوشتهاند و موجبات خندهی دیگران را فراهم میآورند. همچنین باید بتوانید با عبارات و جملههای خاص مدیریتی، قدرت مدیریت را در نامههایتان نشان دهید. خوب نیست حتی کوتاهترین نامهها را به منشی بسپارید.
۳- برقراری ارتباط مدیران کارآفرین
برقراری ارتباط به روشهای غلط، در دل بسیاری از تعارضها و بحرانهای محیط کار قرار دارد. همه ما دوست داریم گمان کنیم ارتباط خوبی (گفتاری و نوشتاری) برقرار میکنیم و اینکه طرف مقابل مقصر است. دوست داریم اینطور تصور کنیم که آنها بهروشنی منظورشان را نمیگویند و خوب گوش نمیدهند. درنهایت، همه ما بخشی از “آنها” هستیم.
در ادامه به ۵ اصل در بهبود روابط مدیران کارآفرین اشاره میکنیم:
– مهارت زود ارتباط برقرار کردن
لنگر بحث را بهجایی بیندازید که میخواهید بیفتد. چنانچه موقعیتی را مناسب دیدید، هرچه سریعتر اقدام به برقراری ارتباط کنید. این میتواند در روابط بالا به پایین و برعکس آن نیز مؤثر باشد.
– زیاد ارتباط برقرار نکردن
تکرار، مؤثر واقع میشود. انتظار نداشته باشید در دفعهی اول، همان چیزی که گفتهاید، شنیده، درک و عمل شود. مگر اینکه آن را بارها و بارها تکرار کرده باشید. تکرار چیزی که میخواهید اجرا شود، به روشهای گوناگون، راههای مختلف و با جملات مختلف که تمامی سطوح درک افراد اطراف شمارا پوشش دهد. هیچکس بهتنهایی نمیتواند به موفقیت شایانذکر دست پیداکند. در زندگی، روابط حرف اول را میزند و شما باید به دنبال برقراری ارتباط با افراد مناسب باشید. در مقاله ” ارتباطات چه نقشی در زندگی ما دارند؟ ” به شرح ۵ عامل مهم در برقراری روابط با دیگران میپردازیم، تا شما بتوانید روابطتتان با افراد را بهطور مؤثر مدیریت کنید.
– مهارت داشتن ثبات رأی مدیران کارآفرین
پیام واحدی را هرچند وقت یک بار بگویید. اگر پیام شما فقط یک بار، کمی انحراف داشته باشد، مطمئن باشید که همه آن را میگیرند و بازی “فکر کردم منظور شما اینست که … ” را شروع خواهند کرد. فرض کنید هر چیزی که میگویید بد تعبیر خواهد شد. مردم چیزی را که میخواهند بشنوند میشنوند، نه آنچه را که شما میخواهید بشنوند.
– ساده بودن
میدانید که منظورتان چیست و برایتان بدیهیست. متأسفانه (یا شاید خوشبختانه) همکاران شما علم غیب ندارند و نمیتوانند فکر شمارا بخوانند. آنها چیزهای دیگری برای فکرکردن دارند. هر چیزی میگویید فقط بد تعبیر نخواهد شد بلکه بد فهمیده خواهد شد. فرض کنید مشغول توضیح ایده خود برای بچههای مقطع ابتدایی هستید و پیامتان را سادهتر بگویید.
– رسانههای متفاوت را بکار ببندید
بعضی از آدمها عاشق ایمیل و شبکههای اجتماعی هستند. بعضیها ارتباط رودررو را دوست دارند. بعضیها تلفن را ترجیح میدهند. بعضیها صبحها دقت بیشتری نسبت به بعدازظهردارند یا برعکس. اگر پیام مهم باشد هر کاری بکنید تا پیام بهروشنی انتقال پیدا و تضمین کند که شنیدهشده.
۴- نزاکت داشتن
نزاکت تجاری، درباره رفتار با مردم به شیوهایست که بیشترین بهره را از آنها ببریم. برای بعضی از مدیران و کارآفرین ها، نزاکت شامل زور گفتن، فریاد کشیدن، اصرار کردن، تهدیدکردن و تحقیرکردن میباشد. ولی برای خیلی از ما، راه بهتری وجود دارد. نزاکت دربارهی چیزهای بزرگتری مثل انگیزه دادن و دستوپنجه نرم کردن با تعارضات نیست. بلکه دربارهی چیزهای کوچک هست؛ رویدادهای روزمره در زندگی کاری.
مثلاً آیا واقعاً میخواهید باکسی که همیشه تأخیر دارد یا کسی که بین جلسه با تلفن حرف میزند کارکنید؟
چیزهای کوچک اهمیت دارند. قاعدهای طلایی برای نزاکت سازمانی وجود دارد. “با دیگران طوری رفتارکنید که دوست دارید با شما رفتار کنند.” فرز بودن، گفتن متشکرم، و دیگر نکات ظریف در آدابدانی هزینه زیادی برای شما ندارد. ببینید دوست دارید با شما چطور رفتار شود و بعد با دیگران به همان شکل رفتارکنید.
برای موفقیت لباس بپوشید.
به چه کسی بیشتر اعتماد میکنید؟ به فردی که کتوشلوار اتوکشیدهای پوشیده یا فردی که با موهای ژولیده و لباس راحتی در محیط کاری ظاهر میشود؟ اگر فردی را که کتوشلوار پوشیده انتخاب میکنید شاید یک کلاهبردار حرفهای را انتخاب کردهاید. اگر فردی با موهای ژولیده و لباس راحتی را انتخاب میکنید، شاید یک مهندس آیتی را انتخاب کردهاید که تمام شب را روی سیستم کامپیوتری شرکت شما کارکرده است تا صبح اول وقت به شما تحویل دهد. باید یاد بگیریم همانطور که نباید کتابها را از روی جلدشان انتخاب کنیم، نباید افراد را نیز از روی ظاهر قضاوت کنیم.
در پوششتان، دو اصل را جدی بگیرید:
۱- همنوایی
طبق اصل همنوایی اگر در یک سمینار همه میخواهند شلوار جین و تیشرت بپوشند و شما به کت و شلوارتان چسبیده باشید، بیشتر شبیه یک کهنهپرست کسلکننده به نظر میآیید. شما بایدبتوانید مثل یک سوپرمن، کمد لباستان را با توجه به موقعیت، تغییر دهید.
۲- محافظهکاری
محافظهکاری در موقعیتهای ناشناس بهکار میرود. اگر قرار هست در جمعی ظاهر شوید که نمیدانید چه بپوشید، تصورکنید قرار است در آن جمع، یک یا دو سطح بالاتر از شما حضورداشته باشند. از افراد سطوح بالاتر ایده بگیرید، نه از همتایان خود. این احتمال همیشه هست که رؤسا برای ظاهر خود بیشتر از همتایان شما سرمایهگذاری میکنند.