در این مقاله از مدیران نواندیش؛ به مثالهایی برای درک بهتر مفهوم استراتژی میپردازیم. استراتژی یکی از اصول اصلی مدیریت میباشد. که واژگان، ابزار و متخصصان مربوط به خودش را دارد. در دوره تغییرات سریع امروز، درک ما به توسعه و اجرای استراتژی سازمانها باید همانند همه مسائل دیگر در مدیریت تکامل یابد.
هدف از این مقاله کمک به درک مفهوم استراتژی و برخی از واژگان کلیدی آنست که به شما پیشنهاد میدهیم حتماً این مقاله را بخوانید.
درک بهتر مفهوم استراتژی
- استراتژی به چه معنی نمیباشد
- درک استراتژی با مثالی از رستوران مورد علاقه
- استراتژی چیست و چه نتایجی به همراه دارد؟
- اجزای استراتژی خوب
استراتژی به چه معنی نمیباشد:
در خیلی از سازمانهای بزرگ دنیا استراتژی یک اصطلاح و مفهوم میباشد که بهطور درست اعمال نمیشود.
- “رشد” یک استراتژی نیست. رشد یک نتیجه است. “استراتژی ما ساده میباشد. ما میخواهیم در سه سال آینده ۲۰% رشد داشته باشیم” این قطعاً یک استراتژی نیست. اهداف عالی و اعداد مانند “طی ۵ سال آینده ما از ۱۰۰۰ مشتری به ۱۰۰۰۰ مشتری خواهیم رسید” یا “ما از ۱۰% سهم بازار به ۴۰% خواهیم رسید” استراتژی نیست.
- بیانیه مأموریت سازمان استراتژی نیست. جهت آشنایی با مأموریت سازمان میتوانید به مقاله “چگونه یک بیانیه مأموریت و چشمانداز قانعکننده بنویسیم؟”
- مراجعه کنید. اگرچه معمولاً یکی از عوامل انتخاب استراتژی میباشد.
- ضرورتی ندارد که استراتژی حتماً جدید بوده و یا قبلاً انجامنشده باشد. این طرز فکر که باید نو باشد یک تفکر اشتباه است.
درک استراتژی با مثالی از رستوران موردعلاقه:
رستوران محبوب خودتان را مجسم کنید. جایی که خودتان یا عزیزانتان به آنجا میروید. سالگردهای مهم خودرا در آنجا جشن میگیرید، یا قرارهای ملاقات خودرا در آنجا میگذارید. صرفنظر محل قرارگیری، برای انتخاب رستوران موردعلاقه خود، موارد کلیدی خاصی ازجمله موارد زیر را بررسی میکنید:
- منو غذا شامل سبک تهیه غذاها و غذاهای خاص و ویژه
- مشتریان رستوران
- قیمت گذاری غذاها
- محل قرارگیری رستوران
- محیط داخلی رستوران ازجمله دکور، نور و روشنایی، سطح سر و صدا و دمای محیط آن
- تجربهی رستوران، ازجمله نحوه برخورد، تن صدا و رفتار مسئولین و میزبانان
موارد ذکرشده بر استراتژی رستوران تأثیر مستقیم دارد. ازآنجاییکه برای شما بهعنوان مشتری گزینههای زیادی مثل خوردن غذا در منزل، در رستورانهای بین راهی، رستورانهای زنجیرهای و یا فست فود ها وجود دارد. مالک رستوران موردنظر باید تصمیم گیریهای خودرا بر اساس مشتریهای هدف خود با توجه به اینکه میخواهد به نسبت رقبا منحصربهفرد باشد، انجام دهد.
این تصمیم گیری بر اساس بایدها و نبایدهاست که به معنی تمرکز بر مخاطبین خاص برای تعریف استراتژی میباشد. برای سازمانها نیز به همین شکل است. یک رستوران سطح بالا و مستقل، مشتریانی را انتخاب میکند که به دنبال صرف غذا در محیطی خاص هستند و هرگز از تخفیفات برای جلب مشتری استفاده نمیکند. قیمت گذاری منو، استراتژی اصلی و مخاطبین رستوران را مشخص میکند.
پیشنهاد مطالعه: یک رستوران چطور می تواند مزیت رقابتی ایجاد کند؟
استراتژی چیست و چه نتایجی به همراه دارد؟
- مشخص میکند که سازمان چگونه مشتریان خودرا پیداکرده و آنها را حفظ میکند.
- مشخص میکند که چگونه در ذهن مشتریان خودتان به نسبت رقبا متفاوت جلوه میکنید.
- مجموعهای از اقدامات هماهنگ در جهت ایجاد مزیت رقابتی به نسبت رقبا برای مشتریان هدف میباشد.
- توضیح میدهد که سازمان شما چگونه در رقابت با رقبا عمل خواهد کرد و برنده خواهد شد.
- توضیح میدهد که کسب درآمد سازمان شما به چه شکل هست.
- یک استراتژی مشخص، فیلتری برای تصمیمات در سازمان میباشد. مشخص میکند که چهکاری باید و چهکاری نباید انجام شود.
- یک استراتژی مشخص، یک کتاب راهنما در جهت، سرمایه گذاری ها، اهداف و اقدامات برای تمام افراد داخل سازمان است.
کتاب ” استراتژی خوب/استراتژی بد: تفاوت و اهمیت آنها ” نوشته ریچارد رومت، یک کتاب عالی در مورد استراژی میباشد که به همه مدیران توصیه میشود آن را بخوانند، در این کتاب با توضیحی ساده اجزای یک استراتژی خوب را توضیح میدهد.
اجزای استراتژی خوب شامل:
۱- تشخیص
یک ارزیابی و توضیح روشن از وضعیت موجود. تصور کنید از چندین بیماری رنج میبرید و به دکتر مراجعه میکنید. پزشک قبل از تشخیص قطعی بیماری و انتخاب راه درمان زمانی را برای ارزیابی و بررسی عوامل مختلف در شما صرف خواهد کرد.
مانند همین امر در سازمانها نیز اتفاق میافتد، یک تیم جهت ارزیابی و توصیف وضعیت فعلی سازمان و آیندهی مورد انتظار در بازار تشکیل میشود.
۲- رویکرد کلی
بر اساس مثال پزشک، پس از اتمام تشخیص، دکتر روش کلی برای مقابله با بیماریهای شما پیشنهاد میدهد. در سازمان نیز همین کار را با استراتژی انجام میدهیم. پس از ارزیابی بازار، مشتریان و وضعیت فعلی سازمان، باید یک رویکرد کلی تعریف کرده که به برنده شدن در رقابت در بازار هدف با مشتریهای خاص، کمک کند.
۳- اقدامات منسجم
در مثال پزشک، درمان شما شامل مجموعهای از مراحل خاص و یا اقدامات طراحی شده متناسب با بیماری شما برای درمان و یا کاهش حداقلی آنست. در سازمان نیز، اقدامات خاص و هماهنگ شده لازم در جهت پیاده سازی رویکرد تعریف شده انجام میگیرد.
توضیح این مطلب ساده میباشد. اما توسعه و اجرای یک استراتژی بههیچوجه ساده نخاهد بود. نیاز به دانش و تجربه فراوان داردکه عمدتاً توسط مدیران، مشاوران و دانشگاهیان مورد بحث قرار میگیرد. اما به علت سخت و حساس بودن این موضوع ضرورتی ندارد از آن دوریکنید. برعکس، مدیران و رهبران موفق دنیا تلاش میکنند تا استراتژی مناسب سازمان خود را ایجاد کرده و همواره درراه بهبود آن میکوشند. در این مسیر نیز میتوانید از راهنمایی، توصیهها و تجارب مشاوران مجموعه مدیران نواندیش استفاده کرده و بهترین و مناسبترین استراتژی را برای سازمان خود تدوین نمایید.
منبع: thebalance
پیشنهاد مطالعه:
نکاتی در زمینه وفاداری مشتری در صنعت رستوران داری
چگونه بهترین استراتژی را برای رسیدن به اهداف انتخاب می کنید؟
چگونه یک تجزیه و تحلیل رقابتی را اجرا کنیم؟